گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
تفسیر قران مهر
جلد بیست و یکم
بخش هشتم: سوره ي حاقه




اول
کلیات
در مکه نازل شده و داراي 52 آیه، 256 کلمه و 1084 حرف است. این سوره هفتاد و هفتمین سوره در « حاقّه » کلیات: سورهي
و شصت و نهمین سوره در چینش کنونی قرآن است. تنها نام این (« معارج » و قبل از سورهي « مُلک » ترتیب نزول (بعد از سورهي
از ریشهي حق و بیانگر حقّانیّت وقوع « الحاقّه » . یکی از نامهاي قیامت) است که از آیهي اول آن گرفته شده است ) « حاقّه » سوره
قیامت است.
فضیلت
فضیلت: از امام صادق علیه السلام حکایت شده که سورهي حاقه را زیاد بخوانید، چون قرائت آن در نمازهاي واجب و مستحب
البته این گونه آثار مشروط به شرایطی است، از جمله اینکه علاوه بر تلاوت این سوره به «1» . نشانهي ایمان به خدا و پیامبرش است
محتواي آن ایمان داشته و عمل نماید.
اهداف
اهداف: مهمترین هدف این سوره یادآوري رستاخیز و تأکید بر وقوع آن است. ص: 206
مطالب
« قارعه » ،« حاقّه » 2. ذکر سه نام قیامت یعنی ؛( 3 و 15 - مطالب: الف) عقاید: 1. مطالبی دربارهي قیامت و خصوصیات آن (در آیات 1
4. بیان حالات اصحاب شمال و ؛(15 - 3. مطالبی دربارهي نفخ صور در آستانهي قیامت (در آیات 13 ؛(3 - در آیات 1 ) « واقعه » و
5. مطالبی دربارهي وحی و نبوت و این که پیامبر نمیتواند از پیش خود چیزي بگوید ؛(37 - اصحاب یمین در قیامت (در آیات 19
48 ). ب) داستانها: 1. اشارهاي به سرگذشت قوم عاد - 6. اشارهاي به حقانیّت و عظمت قرآن (در آیات 38 ؛(48 - (در آیات 38
.4 ؛( 3. اشارهاي به سرگذشت قوم فرعون (در آیهي 9 ؛(8 - 2. اشارهاي به سرگذشت قوم ثمود (در آیات 6 ؛( (در آیات 4 و 5
اشارهاي به سرگذشت شهرهاي زیر وروشدهي قوم لوط (مؤتَکِفَه) (در آیات 9 و 10 ). *** ص:
207
دوم
دوم: محتواي سورهي حاقه قرآن کریم در آیات اول تا هشتم سورهي حاقه با اشاره به سرکشی قوم عاد و ثمود به عذاب عبرتآموز
8. الْحَ اقَّۀُ* مَا الْحَ اقَّۀُ* وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْحَاقَّۀُ* کَ ذَّبَتْ ثَمُودُ وَعَادٌ بِالْقَارِعَۀِ* فَأَمَّا ثَمُودُ فَأُهْلِکُوا - آنان اشاره میکند و میفرماید: 1
بِالطَّاغِیَۀِ* وَأَمَّا عَادٌ فَأُهْلِکُوا بِرِیحٍ صَرْصَرٍ عَاتِیَۀٍ* سَخَّرَهَا عَلَیْهِمْ سَبْعَ لَیَالٍ وَثَمَانِیَۀَ أَیَّامٍ حُسُوماً فَتَرَي الْقَوْمَ فِیهَا صَرْعَی کَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ
خَاوِیَۀٍ* فَهَلْ تَرَي لَهُم مِن بَاقِیَۀٍ تحقق یابنده.* تحقق یابنده چیست؟* و چه چیز تو را آگاه کرد که تحقق یابنده چیست؟* (قوم)
ثمود و عاد (عذاب) کوبنده را دروغ انگاشتند.* و اما (قوم) ثمود پس به وسیلهي (عذاب) طغیانگر هلاك شدند.* و اما (قوم) عاد
صفحه 67 از 134
پس با تندباد سرد سرکش هلاك شدند؛* که آن (باد) را هفت شب و هشت روز بنیانکن بر آنان مسلّط کرد؛ و آن قوم را در آن
(مدت) بر زمین افتاده میبینی، چنانکه گویی آنان تنههاي درختان خرماي فرو ریختهاند!* و آیا از آنان هیچ بازماندهاي میبینی؟
به معناي تحقق یابنده است که بسیاري از مفسران قرآن آن را به روز رستاخیز تفسیر کردهاند، اما برخی « حاقّه » . نکتهها و اشارهها: 1
دیگر آن را به عذابهاي دنیوي تفسیر کردهاند که با عذابهاي قوم عاد و ثمود و فرعونیان که در ادامهي آیات آمده است تناسب
2. در این آیات واژهي دارد. البته مانعی ندارد که آیه به هر دو معنا اشاره داشته باشد. ص: 208
سه بار با بیانهاي مختلف آمده است که نشان دهندهي عظمت روز قیامت و تأکید بر آن است. همان طور که در تعبیرات « حاقّه »
روزمره میگوییم: فلانی انسان است؛ چه انسانی! تو نمیدانی چه انسانی است! آري؛ درك عظمت عذاب الهی یا روز رستاخیز
براي ما مشکل است و از این رو با تعبیرات مُجمل بر عظمت آن تأکید میشود. 3. در قرآن کریم بارها از قوم ثمود و سرنوشت
قوم ثمود، در منطقهاي کوهستانی میان حجاز و شام زندگی میکردند و حضرت «1» . عذابآلود و عبرتآموز آنان یاد شده است
صالح علیه السلام به سوي آنان آمد ولی ایمان نیاوردند و لجاجت کردند و حتی خواستار نزول عذاب الهی شدند. آنان سرانجام به
4. در قرآن کریم بارها از قوم عاد و عذاب عبرتآموز «2» . وسیلهي صاعقهاي پرصدا و ویرانگر و سرکش همگی هلاك شدند
قوم عاد در سرزمین احقاف در جنوب شبه جزیرهي عربستان زندگی میکردند و افراد قوي و نیرومندي «3» . آنان یاد شده است
بودند و سرزمین آبادي داشتند و حضرت هود علیه السلام براي هدایت آنان رفت ولی سرکشی و لجاجت کردند و گرفتار عذاب
که هفت شب و هشت روز پیدرپی بر آنان «4» دردناکی شدند. 5. عذاب قوم عاد، بادي مسموم و پر صدا و سرد و سرکش بود
و هلاکشان کرد، به طوري که جسمهاي بیجان آنان همچون تنهي پوسیدهي درختان خرما بر زمین افتاد. تفسیر قرآن مهر «5» وزید
جلد بیست و یکم، ص: 209 تشبیه قوم عاد به درختان پوسیدهي خرما، اشاره به بلندقدي آنان، ریشه کن شدن و هلاکتشان و نیز
توخالی بودن آنها در برابر عذاب الهی است. آموزهها و پیامها: 1. درك حقیقت تحقق یابندهي عذاب الهی یا روز رستاخیز براي
شما مشکل است. 2. فرجام تکذیبگري آیات الهی، عذابآلود است. 3. از فرجام عذابآلود قوم ثمود درس عبرت بگیرید. 4. از
. عذاب دردناك قوم عاد درس عبرت بگیرید. 5. اگر خدا بخواهد سرکشی اقوام را با سرکشی عوامل طبیعی پاسخ میدهد. 6
سرنوشت سرکشان تاریخ به بادي وابسته است. 7. به نابودي اقوام سرکش و برجا نماندن آثار آنان بنگرید و درس عبرت بگیرید.
*** قرآن کریم در آیات نهم تا دوازدهم سورهي حاقّه به فرجام عذابآلود پندآموز فرعون، قوم لوط و نوح اشاره میکند و
12 . وَجَاءَ فِرْعَوْنُ وَمَن قَبْلَهُ وَالْمُؤْتَفِکَاتُ بِالْخَاطِئَۀِ* فَعَصَوْا رَسُولَ رَبِّهِمْ فَأَخَذَهُمْ أَخْذَةً رَّابِیَۀً* إِنَّا لَمَّا طَغَا الْمَاءُ حَمَلْنَاکُمْ - میفرماید: 9
فِی الْجَارِیَۀِ* لِنَجْعَلَهَا لَکُمْ تَذْکِرَةً وَتَعِیَهَا أُذُنٌ وَاعِیَۀ و فرعون و کسانی که پیش از او بودند و شهرهاي زیرورو شده (: قوم لوط)
خطاکارانه آمدند،* و فرستادهي پروردگارشان را نافرمانی کردند و (خدا) با گرفتاري فزایندهاي آنان را گرفتار ساخت.* در
حقیقت، ما هنگامی که آب طغیان کرد، شما را در (کشتیِ) روان سوار کردیم،* تا آن را براي شما یادآورنده قرار دهیم و
گوشهاي فراگیرنده آن را فراگیرد. نکتهها و اشارهها: 1. مقصود از کسانی که پیش از فرعون بودند، اقوامی همچون قوم شعیب
« مُؤتَفِکات » . ص: 210 و نمرودیان سرکش بودند که به عذاب عبرتآموز الهی گرفتار شدند. 2
به معناي زیرو روشدن است که در این جا اشاره به شهرهاي قوم لوط است که با زلزلهي شدیدي ویران شدند و سپس بارانی از
3. فرعونیان و قوم نوح که در برابر پیامبران الهی ایستادند و با آنان مخالفت کردند، گرفتار عذابی فزاینده و «1» . سنگ بر آنان بارید
و قوم نوح «2» سرکش شدند؛ یعنی آب که مایهي حیات انسان است در برابر آنان طغیان کرد و فرعون و یارانش گرفتار امواج نیل
آري؛ عذاب و کیفر خلافکاران با گناه آنان متناسب است؛ یعنی کسانی که سرکشی کردند با «3» . نیز گرفتار سیلاب شدند
در ،«. شما را از سیلاب نجات دادیم و بر کشتیِ روان سوار کردیم » سرکشی طبیعت مجازات شدند. 4. در این آیات بیان شده که
و یا «4» حالی که انسانهاي امروزي در آن عصر نبودند تا سوار کشتی شوند؟ مقصود سوار شدن نیاکان انسانها در کشتی نوح
صفحه 68 از 134
ذرات وجود انسانهاي فعلی در صُ لب پدران است که همراه آنان سوار کشتی شدند، که اگر آنان نجات نیافته بودند ما نیز وجود
نداشتیم. 5. هدف از مجازات اقوام سرکش پیشین، انتقامجویی نبود، بلکه هدف پندآموزي و عبرتگیري و تربیت انسانهاي بعدي
در مسیر کمال بود؛ یعنی آیندگان این سرنوشتهاي عذابآلود را بشنوند و حفظ کنند و چراغ راه خود قرار دهند تا این گناهان و
6. از پیامبر صلی الله علیه و آله روایت شده که من از سرکشیها بار دیگر تکرار نشود. ص: 211
و از امام علی علیه السلام روایت شده که من هیچ چیزي را از «1» . خدا خواستم که گوش علی را از گوشهاي فراگیرنده قرار دهد
آموزهها و پیامها: 1. به فرجام «2» . پیامبر صلی الله علیه و آله نشنیدم که آن را فراموش کنم بلکه همیشه آن را به خاطر داشتم
عذابآلود اقوام پیشین توجه کنید و گوش شنوا داشته باشید و عبرت بگیرید. 2. خطاکاري و نافرمانی در برابر پیامبران از عوامل
عذاب است. 3. طغیانگران گرفتار طبیعت سرکش میشوند و به مجازات میرسند. *** قرآن کریم در آیات سیزدهم تا هفدهم
17 . فَإِذَا نُفِخَ فِی الصُّورِ نَفْخَۀٌ - سورهي حاقّه به حوادث آستانهي رستاخیز و نقش فرشتگان در آن روز اشاره میکند و میفرماید: 13
وَاحِدَةٌ* وَحُمِلَتِ الْأَرْضُ وَالْجِبَالُ فَدُکَّتَا دَکَّۀً وَاحِدَةً* فَیَوْمَئِذٍ وَقَعَتِ الْوَاقِعَۀُ* وَانشَ قَّتِ السَّماءُ فَهِیَ یَوْمَئِذٍ وَاهِیَۀٌ* وَالْمَلَکُ عَلَی أَرْجَائِهَا
وَیَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّکَ فَوْقَهُمْ یَوْمَئِذٍ ثَمَانِیَۀٌ ص: 212 و هنگامی که دمی یگانه در شیپور (حوادث
آستانهي رستاخیز) دمیده شود،* و زمین و کوهها (از جاي) برداشته شوند و با یک (ضربهي) خردکننده خُرد (و هموار) شوند!* و
در آن روز حادثه (ي رستاخیز) واقع شود،* و آسمان شکافته شود، پس آن (آسمان) در آن روز سست باشد؛* و فرشتگان در
اطراف آن (آسمان) هستند؛ و در آن روز تخت (جهانداري و تدبیر هستی) پروردگارت را هشت (نفر) بر فرازشان حمل میکنند.
همان فرمان خدا در مورد مرگ همگانی موجودات یا برپایی رستاخیز است که « دمیدن در شیپور » نکتهها و اشارهها: 1. مقصود از
2. در قرآن کریم از دو نَفخ صور یا دو بار دمیدن در «1» . همچون شیپور آماده باش لشکر است که یک بار در آن دمیده میشود
شیپور یاد شده است، که با دمیدن اول همهي موجودات میمیرند و حوادث آستانهي رستاخیز به وجود میآید و با دمیدن دوم
همهي مردگان زنده میشوند و روز رستاخیز شروع میشود. خاص و عامه از سلیمان تا به مور زنده گشته چون جهان از نفخ صور
(مولوي) در آیات فوق به هر دو مرحله اشاره شده است، ولی ظاهراً مقصود از دمیدن در شیپور، همان نفخ صور اول است که آغاز
و کرات آسمانی شکافته «2» حوادث آستانهي رستاخیز است. 3. در آستانهي رستاخیز کوهها و زمین در هم کوبیده و خرد و هموار
و متلاشی میشوند و بر ویرانههاي جهان کنونی جهانی نو برپا میشود و رستاخیز موجودات شروع میگردد. تفسیر قرآن مهر جلد
به معناي تخت مادي نیست؛ چون خدا جسم نیست تا مکان بخواهد و تخت داشته باشد؛ پس این « عرش » .4 بیست و یکم، ص: 213
تعبیر کنایه از مرکز زمامداري و تدبیر هستی است، یعنی در رستاخیز تدبیر جهان، به فرمان خدا، به وسیلهي هشت نفر یا هشت گروه
5. در برخی احادیث آمده است که حاملان عرش الهی، چهار نفر از اولین (یعنی نوح، «1» . از فرشتگان یا انسانها انجام میگیرد
ابراهیم، موسی و عیسی علیهم السلام) و چهار نفر از آخرین (یعنی محمد صلی الله علیه و آله، علی، حسن و حسین علیهم السلام)
و از امام صادق علیه السلام روایت شده که مقصود از عرش، علم «3» . و معناي حامل عرش بودن، حامل علم بودن است «2» هستند
و از امام علی علیه السلام «4» . است و حاملان آن هشت نفرند که چهار نفر از ما و چهار نفر از کسانی هستند که خدا خواسته است
و از امام رضا علیه السلام «5» . روایت شده که حاملان عرش الهی دانشمندان هستند که خدا علمش را به آنان آموزش داده است
ص: 214 از این احادیث استفاده میشود «6» . روایت شده که عرش خدا اسم علم و قدرت است
که عرش با علم و قدرت الهی ارتباط دارد و حاملان عرش، همان حاملان علم الهی هستند که در صدر آنها پیامبران و اولیاي
الهیاند، هر چند ممکن است گروهی از فرشتگان نیز در این کار شرکت داشته باشند. 6. مقصود از این که حاملان عرش الهی بر
که این حاملان عرش از نظر مقام از آنان برترند. آموزهها و پیامها: 1. رستاخیز «1» فراز آنان (فرشتگان یا انسانها) هستند این است
با اعلامی یکباره و با حوادث کوبندهاي شروع میشود (براي آن روز آماده شوید). 2. وضع زمین و آسمان در آستانهي رستاخیز
صفحه 69 از 134
در هم ریخته میشود (و جهانی نو برپا میشود). 3. مرکز تدبیر هستی در رستاخیز به هشت (نفر یا گروه از فرشتگان و انسانهاي
والاتر) واگذار (و تقسیم کار) میشود. *** قرآن کریم در آیات هجدهم تا بیست و چهارم سورهي حاقّه به کشف اسرار انسانها
24 . یَوْمَئِذٍ تُعْرَضُونَ لَا تَخْفَی مِنکُمْ خَافِیَۀٌ* فَأَمَّا - در رستاخیز و فرجام نیکو و بهشتی افراد راستگرا اشاره میکند و میفرماید: 18
مَنْ أُوتِیَ کِتَابَهُ بِیَمینِهِ فَیَقُولُ هَاؤُمُ اقْرَؤُا کِتَابِیَهْ* إِنِّی ظَنَنتُ أَنِّی مُلَاقٍ حِسَابِیَهْ* فَهُوَ فِی عِیشَۀٍ رَاضِیَۀٍ* فِی جَنَّۀٍ عَالِیَۀٍ* قُطُوفُهَا دَانِیَۀٌ* کُلُوا
وَاشْرَبُوا هَنِیئاً بِمَا ص: 215 أَسْلَفُتُمْ فِی الْأَیَّامِ الْخَالِیَۀِ در آن روز (شما به طوري) عرضه میشوید
بیایید) نامهي ) » : که هیچ پنهانی از شما پوشیده نمیماند.* وامّا کسی که نامه (ي عمل) او به دست راستش داده شود، پس میگوید
پس او در زندگی *«. (عمل) مرا بگیرید، بخوانید!* در حقیقت، من میدانستم که من حساب (اعمال) خود را ملاقات میکنم
رضایتبخش است،* در بهشتی عالی،* که چیدن (میوههاي) آن نزدیک است.* (به آنان گفته میشود:) بخورید و بیاشامید؛
گوارا! به خاطر آنچه در روزگاران گذشته از پیش فرستادید. نکتهها و اشارهها: 1. مقصود از عرضه شدن انسانها بر خدا در
رستاخیز، یا آن است که انسانها در آن روز در محضر خدا هستند و این مطلب کاملًا آشکار میشود و حتی تمام اسرار و نیتها و
صفات آنها به ظهور و شهود میرسد و یا آن که خدا بر همهي انسانها احاطهي علمی دارد. البته مانعی ندارد که هر دو معنا
کسانی هستند که نامهي اعمالشان به « اصحاب یَمین » . مقصود آیه باشد. می نماند هیچ مخفی بر خدا اندر آن روز از اسرار شما 2
دست راستشان داده میشود که به معناي سعادتمندي و کردار نیک آنهاست. آنان وقتی به نامهي اعمالشان مینگرند و نعمتهاي
الهی و لطف او را میبینند بسیار خوشحال میشوند و حتی دیگران را دعوت میکنند که نامهي اعمال آنان و لطف الهی را بر آنان
ببینند و مشاهده کنند که خدا چگونه بديها و گناهانشان را بخشیده یا تبدیل به نیکی کرده است. 3. یکی از عوامل توفیق اصحاب
و همین عامل، روحِ تقوا و تعهد و تفسیر قرآن مهر جلد «1» ، دست راست آن است که آنان به معاد و حساب رستاخیز یقین داشتند
بیست و یکم، ص: 216 مسئولیت پذیري را در آنان تقویت کرده و موجب تربیت و نجات آنان شد. 4. در این آیات، بهشت عالی و
زندگی رضایتبخش اصحاب دست راست توضیح داده شده است. آنان آنقدر در آن جا راحتاند که حتی زحمت چیدن میوه
گوارا » ندارند و بلکه میوههاي آن بوستان در دسترس و نزدیکاند و آنها را دعوت به نوشیدن و غذا خوردن میکنند و به آنان
میگویند. 5. نعمتهاي بهشتی در عوض اعمال گذشتهي اصحاب دست راست به آنان داده میشود و این مسئله به آنان اعلام « باد
میشود تا احساس سرافرازي کنند و منّتی بر آنان نباشد. 6. در برخی احادیث آمده است که مقصود از اصحاب دست راست، علی
علیه السلام و شیعیان او هستند. البته اینگونه احادیث مصداق کامل و روشن آیه رابیان میکنند و معناي آیه رامحدود نمیکنند.
آموزهها و پیامها: 1. رستاخیز روز آشکار شدن اسرار است (پس مراقب کردار خود باشید). 2. یقین به معاد، زمینهساز سعادت «1»
اخروي است. 3. بهشت را به بها میدهند (نه به بهانه). 4. زندگی رضایتبخشی در بهشت عالی در انتظار راستگریان است (پس
تلاش کنید از این گروه باشید). 5. اگر بهشت عالی میخواهید، تلاش کنید از افراد راست باشید. *** تفسیر قرآن مهر جلد بیست
و یکم، ص: 217 قرآن کریم در آیات بیست و پنجم تا سی و هفتم سورهي حاقّه به فرجام عذابآلود بدکاران دست چپ و حالات
37 . وَأَمَّا مَنْ أُوتِیَ کِتَابَهُ بِشِمالِهِ فَیَقُولُ یَا لَیْتَنِی لَمْ أُوتَ کِتَابِیَهْ* - آنان در رستاخیز و عوامل عذاب آنها اشاره میکند و میفرماید: 25
وَلَمْ أَدْرِ مَا حِسَابِیَهْ* یَا لَیْتَهَا کَانَتِ الْقَاضِ یَۀَ* مَا أَغْنَی عَنِّی مَالِیَهْ* هَلَکَ عَنِّی سُلْطَانِیَهْ* خُذُوهُ فَغُلُّوهُ* ثُمَّ الْجَحِیمَ صَ لُّوهُ* ثُمَّ فِی سِلْسِلَۀٍ
ذَرْعُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعاً فَاسْلُکُوهُ* إِنَّهُ کَانَ لَا یُؤْمِنُ بِاللَّهِ الْعَظِیمِ* وَلَا یَحُضُّ عَلَی طَعَامِ الْمِسْکِینِ* فَلَیْسَ لَهُ الْیَوْمَ هَاهُنَا حَمِیمٌ* وَلَا طَعَامٌ إِلَّا
اي کاش نامهي » : مِنْ غِسْلِینٍ* لَایَأْکُلُهُ إِلَّا الْخَ اطِئُونَ و امّا کسی که نامهي (اعمال) او به دست چپش داده میشود، پس میگوید
(عمل) من به من داده نمیشد!* و نمیدانستم که حساب من چیست!* اي کاش آن (حالت) به پایان میرسید!* ثروتم (عذابی را)
ندا آید:) او را بگیرید و ببندیدش؛* سپس او را در دوزخ وارد کنید (و ) *«! از من دفع نکرد!* تسلّط من از (دست) من رفت
بسوزانید!)؛* سپس او را در زنجیري که طولش هفتاد ذرع (: سی و پنج متر) است (دربند نمایید) و او را وارد (آتش) کنید؛* (چرا)
صفحه 70 از 134
که او هرگز به خداي بزرگ ایمان نمیآورد،* و (مردم را) به غذا دادن بینوایان تشویق نمیکرد.* پس امروز در اینجا براي او
نیست؛* که آن را جز خطاکاران نمیخورند. نکتهها و اشارهها: « زردابه » هیچ (دوست) گرم نزدیکی نیست؛* و هیچ غذایی غیر از
1. یکی از روشهاي تربیتی قرآن، روش مقایسه و مقابله است؛ یعنی سرنوشت نیکوکاران و بدکاران را در برابرهم به تصویر
میکشد تا مردم بتوانند با بصیرت و بهتر راه خود را انتخاب کنند. در آیات پیشین فرجام ص:
218 نیک نیکوکاران دست راست به تصویر کشیده شد و اینک در این آیات فرجام عذابآلود بدکاران دست چپ گوشزد
میشود. 2. در رستاخیز که نامهي اعمال بدکاران را به دست چپ آنان میدهند، همهي کارهاي بد آنان و کیفر آنها آشکار
میگردد، و آنان فریاد و ناله سرمیدهند و آرزو میکنند که اي کاش این نامهي عمل را هرگز ندیده و از حساب کار خود آگاه
نمیشدند؛ زیرا آگاهی از اعمال بد و انتظار براي عذاب خود نوعی مجازات روانی براي آنان است. آنان آرزو میکنند که اي
کاش هرچه زودتر این وضع اسفبار پایان پذیرد و مرگ ادامه یابد و اي کاش در رستاخیز دو باره زنده نمیشدند یا این که مرگ
3. در رستاخیز ثروت افراد و «2» نامهاي آید به دست بندهاي سرسیه از جرم و فسق آکندهاي «1» . دیگري برایشان فرا میرسید
قدرت و مقام آنان سودي ندارد و چیزي از عذاب را از آنان دفع نمیکند و بدکاران در آن روز دلیل و برهانی ندارند که براي
پس امروز بر حال من واي باد که سودي نبخشید مال زیاد «3» . توجیه کارها و تسلّط علمی آنها به کار آید و مایهي نجاتشان شود
(مجد) 4. در این آیات به انواع عذابهاي بدکاران دست چپ اشاره شده است: الف) نامهي اعمالشان به دست چپشان داده
میشود که این مطلب کنایه از فرجام عذابآلود و نشانهي کارهاي بد آنان است و موجب عذاب روحی و روانی آنان نیز میشود.
آنچنان نامه پلید و پر وَبال در یمین ناید درآید در شمال (مولوي) ب) با غُل و زنجیر بسته میشوند. ج) ذلیلانه به طرف آتش
دوزخیان است. ه) در رستاخیز تنها هستند و دوست «1» کشیده میشوند. د) غذاي نامطبوعی به آنان میدهند که از چرك و خون
است، چیست؟ ممکن است «2» صمیمی ندارند و اموال و مقامشان براي آنان سودي ندارد. 5. مقصود از زنجیري که هفتاد ذراع
منظور همان عدد هفتاد باشد؛ یعنی هر گروه از دوزخیان را با زنجیري سی و پنج متري به همدیگر میبندند و میکشند. و یا منظور
از هفتاد، کثرت باشد؛ یعنی دوزخیان را با زنجیرهاي طولانی به همدیگر میبندند. در هر صورت این تعبیرات شبحی از عذابهاي
رستاخیز را براي ما ترسیم میکند، ولی حقیقت و جزئیات عذابهاي اخروي از ما پنهان است. آري؛ کسانی که در دنیا گرفتار
بندهاي گناه و نفاق بودند در رستاخیز گرفتار زنجیرهاي طولانی میشوند. 6. در این آیات به دو عامل عذاب بدکاران دست چپ
اشاره شده است: الف) آنان به خداي بزرگ ایمان نداشتند و دعوت پیامبران و دلایل مختلف آنان را نپذیرفتند و پیوند خود را با
خالق قطع کردند. ب) آنان مردم را براي کمک غذایی به بینوایان تشویق نمیکردند؛ یعنی پیوند خود را با خلق قطع کرده بودند.
7. در این آیات ترك تشویق به غذارسانی به بینوایان را از عوامل عذاب شمرده است ص: 220
که میتوانیم چند نکتهي جالب را از آن استفاده کنیم: الف) تشویق به غذارسانی براي همهي بینوایان، اعم از آن که مسلمان باشند
یا نباشند، وظیفهي همگانی انسانی و الهی است. ب) غذا دادن هر فرد به بینوایان کافی نیست بلکه باید یک اقدام اجتماعی صورت
گیرد و با تشکیل انجمنهاي خیریه و تبلیغات سازنده دیگران را نیز به این کار تشویق کرد. ج) ممکن است کسی توانایی کمک
مالی به بینوایان را نداشته باشد، اما هر کسی میتواند در تشویق دیگران مؤثر باشد. د) انسان نه تنها باید خود به مستمندان کمک
کند و بُخل نورزد بلکه باید با بُخلورزي دیگران نیز مبارزه کند. 8. در حکایتی لطیف آوردهاند که فرزانهاي به همسر خود گفت
غذاي بیشتري طبخ کند تا به بینوایان بدهند. پس گفت: نصف زنجیر را با ایمان و نصف دیگر را با غذا دادن از تن خود بیرون
است. آنان کسانی هستند که عمداً به سراغ خطاکاري میروند و با آگاهی راه « خاطِئُون » 9. غذاي بد دوزخ مخصوص «1» . میکنیم
آري؛ کسانی که در دنیا از غذارسانی به بینوایان سر باز میزنند و در این مورد «2» . شرك و کفر و بُخل و سرکشی را میپیمایند
صعصۀ بن » تبلیغات نمیکنند در رستاخیز باید غذاهاي نامطبوع بخورند. 10 . روزي یکی از یاران امام علی علیه السلام به نام
صفحه 71 از 134
خواند. حضرت اشتباه او را تصحیح کرد و به « خاطُون » را به اشتباه « خاطِئون » آیهي فوق را خدمت ایشان میخواند، ولی « صُوحان
که مردي ادیب بود، ص: 221 دستور داد که جلوي این اشتباهات را بگیرد و او « ابو الاسود »
برخی نشانههاي زبان عرب (رفع، نصب و کسره) را ابداع کرد که سرآغاز تحوّلی در زبان عرب و قرائت قرآن و پایهگذاري علم
آموزهها و پیامها: 1. فرجام خطاکارانِ دست چپ، عذابآلود است. 2. در رستاخیز اموال و مقام گناهکاران «1» . جدیدي بود
سودي به حالشان ندارد. 3. براي بدکاران، رستاخیز روز پشیمانی و حسرت و بیکسی است. 4. قطع پیوند با خالق و خلق از عوامل
عذاب است. 5. اگر میخواهید گرفتار عذاب نشوید، مؤمنانه مردم را براي غذارسانی به بینوایان تشویق کنید. *** قرآن کریم در
43 . فَلَا أُقْسِمُ بِمَا - آیات سی و هشتم تا چهل و سوم سورهي حاقّه از قرآن و پیامبر صلی الله علیه و آله دفاع میکند و میفرماید: 38
تُبْصِ رُونَ* وَمَا لَا تُبْصِ رُونَ* إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ کَرِیمٍ* وَمَا هُوَ بِقَوْلِ شَاعِرٍ قَلِیلًا مَا تُؤْمِنُونَ* وَلَا بِقَوْلِ کَاهِنٍ قَلِیلًا مَا تَذَکَّرُونَ* تَنزِیلٌ مِن
رَبِّ الْعَالَمِینَ و قسم یاد میکنم به آنچه میبینید،* و آنچه نمیبینید!* که قطعاً، آن (قرآن) گفتار فرستادهي ارجمندي است؛* و آن
گفتار شاعر نیست؛ چه اندك ایمان میآورید!* و گفتار پیشگو نیست، چه اندك متذکّر میشوید!* (این قرآن) فروفرستادهاي از
براي تأکید قَسَم است، نه به معناي تفسیر قرآن « فلا اقسِم » در آیهي « لا» جانب پروردگار جهانیان است. نکتهها و اشارهها: 1. واژهي
مهر جلد بیست و یکم، ص: 222 نفی سوگند و این نشان دهندهي اهمیت موضوع و شایستگی براي قسم یاد کردن است و خدا
هر «1» ، گاهی براي تأکید بر مطلب و نشان دادن اهمیت موجودات به آنها سوگند یاد میکند تا توجه انسان به سوي آنها جلب شود
چند سوگند انسان فقط با نام خدا معتبر است. 2. مقصود از چیزهاي دیدنی، همهي محسوسات و عالم ظاهر است اما منظور از
چیزهاي نادیدنی، عالم غیب و باطنِ عالم همچون موجودات ذرهبینی و فرشتگان و ارواح و نیز امواج صوتی و رنگهایی است که
پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله است که « رسول کریم » در جهان وجود دارند، ولی ما آنها را نمیبینیم. 3. مقصود از
فرستادهي ارجمند خداست و قرآن به زبان ایشان جاري شده و به مردم رسیده است. پیامبري که شاعر و کاهن و پیشگو نبود، ولی
کسی است که در « کاهن » . کسانی همچون ابو جهل، او را شاعر میخواندند و افرادي همچون عقبه یا عتبه او را کاهن مینامیدند. 4
کسی است که با تکیه بر خیال، مطالب خود را با وزن مخصوص « شاعر » اثر ارتباط با جن و شیطان، برخی اسرار را بازگو میکند، و
بیان میکند به طوري که خیال و احساسات شنونده را برمیانگیزد ولی قرآن با غیبگویی و شعر تفاوتهاي اساسی دارد؛ محتواي
قرآن عالی است و قابل تقلید و همانند آوردن نیست، در حالی که شعر و کهانت اینگونه نیست. این محتواي عالی و اعجازآمیز
قرآن ثابت میکند که آورندهي آن شاعر و کاهن نیست. 5. در این آیات بر مصونیت قرآن در ناحیهي صدور و ابلاغ تأکید شده
است؛ یعنی مصدر و منبع قرآن پروردگارِ جهانیان است و این آیات ساختهي فکر بشر نیست و آورندهي آن نیز شاعري خیالپرداز
یا کاهنِ پیشگو نیست. ص: 223 آموزهها و پیامها: 1. دیدنیها و نادیدنیها مهم است (در
مورد آنها فکر کنید). 2. قرآن با شعر و پیشگویی تفاوت اساسی دارد و باطل بودن این تهمتها روشن است. 3. قرآن از ناحیهي
منبع و رساننده مصون است؛ چون کلام الهی است که بر زبان پیامبري ارجمند جاري شده است. 4. اهل باور و تذکّر کم هستند
(شما از آنان باشید). *** قرآن کریم در آیات چهل و چهارم تا پنجاه و دوم سورهي حاقّه به مصونیت پیامبر صلی الله علیه و آله و
52 . وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَیْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِیلِ* لَأَخَ ذْنَا مِنْهُ - قرآن و ویژگیهاي آن و تکذیبگري مخالفان اشاره میکند و میفرماید: 44
بِالْیَمِینِ* ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِینَ* فَمَا مِنکُم مِنْ أَحَدٍ عَنْهُ حَاجِزِینَ* وَإِنَّهُ لَتَذْکِرَةٌ لِلْمُتَّقِین* وَإِنَّا لَنَعْلَمُ أَنَّ مِنکُم مُکَذِّبِینَ* وَإِنَّهُ لَحَسْرَةٌ عَلَی
الْکَ افِرِینَ* وَإِنَّهُ لَحَقُّ الْیَقِینِ* فَسَ بِّحْ بِاسْمِ رَبِّکَ الْعَظِیمِ و اگر (بر فرض) برخی سخنان را به ما (به دروغ) نسبت میداد،* حتماً، با
دست راست (قدرتمند)، او را گرفتار میساختیم،* سپس رگ قلبش را مسلماً قطع میکردیم،* و هیچ یک از شما مانع آن
(مجازات) نمیشد.* و قطعاً، آن (قرآن، مایهي) یادآوري براي خودنگهداران است؛* و مسلماً، ما میدانیم که برخی از شما (آن را)
تکذیب میکنید؛* و قطعاً، آن (مایهي) حسرت بر کافران است؛* و مسلماً، آن (قرآن) حقّ یقینی است؛* پس به نام پروردگار
صفحه 72 از 134
بزرگت تسبیح بگوي. نکتهها و اشارهها: 1. در این آیات به مصونیت قرآن و آورندهي آن اشاره شده است؛ یعنی خداي متعال
سیستمی را طراحی کرده است که آورندهي وحی نمیتواند ص: 224 مطلب دروغی را به جاي
آیهي قرآن براي مردم بیان کند و اگر بر فرض پیامبر صلی الله علیه و آله بخواهد چنین کاري بکند بلا فاصله گرفتار مجازات الهی
رگ قلب، یعنی شاهرگی است که خون را به تمام بدن میرساند که اگر قطع شود بلا فاصله انسان « وَتین » میشود. 2. مقصود از
3. میدانیم که خدا جسم نیست، پس منظور از گرفتن پیامبر صلی الله علیه و آله با دست راست چیست؟ دست راست «1» . میمیرد
کنایه از قدرت است؛ چرا که کار با دست راست با قدرت بیشتري همراه است. 4. اگر پیامبر صلی الله علیه و آله بر خدا دروغ
بندد، بلا فاصله کشته میشود، اما چرا مدعیان دروغین نبوّت بلا فاصله نابود نمیشوند؟ پیامبر صلی الله علیه و آله داراي معجزه و
دلایل روشن بود؛ بنابراین کجروي او با آگاهی است وعدّهي زیادي را گمراه میسازد و مستحق مجازات فوري است. ولی کسی
که ادعاي باطل و بدون دلیل میکند، دروغگوییاش بر خردمندان روشن است و براي بقیهي مردم نیز به تدریج روشن میشود؛
بنابراین نابودي فوري او لازم نیست. 5. در این آیات به چند ویژگی قرآن اشاره شده است: الف) مایهي یادآوري حقایق فطري
توحید و معاد است که در این میان پارسایان و حقیقتجویان از آن بیشتر بهره میبرند. ب) مایهي حسرت کافران در رستاخیز
میشود چون در آن صحنه پردهها کنار میرود و آنان متوجه میشوند که چه نعمت بزرگی را از دست دادهاند و به خاطر عمل
نکردن به قرآن پشیمان و حسرت زده میشوند. ج) قرآن حقیقتی یقینی و یقین خالص و حق است که حقایق مطابق واقع را بیان
6. برخی مفسران فرمودهاند که سه مرحله براي یقین هست: ص: 225 الف) علم «2» . میکند
الیقین: مثل آن که انسان از دیدن دود، به وجود آتش یقین پیدا کند. ب) عین الیقین: مثلًا انسان شعلهي آتش را خود ببیند. ج) حق
الیقین: مثلًا انسان مجاور یا داخل آتش برود و آن را کاملًا لمس کند. آري؛ قرآن در مرتبهي حق الیقین است و حقایق را اینگونه
معرفی میکند، ولی با این حال کافران لجوج آن را تکذیب میکنند. 7. تسبیح پروردگار به معناي تنزیه و پاك شمردن او از نقص
و عیب است. پروردگار بزرگی که قرآن کامل را با این ویژگیها براي بشر فرستاده است و این قرآن جلوهي ذات و صفات بیعیب
و نقص اوست، ولی با این حال افراد کوردل آن را تکذیب میکنند. آموزهها و پیامها: 1. قرآن از ناحیهي آورنده محفوظ و
تضمین شده است و هیچ مطلب دروغی در آن نیست. 2. خدا از حریم قرآن، بدون تسامح و تساهل، دفاع میکند. 3. پیامرسانان
الهی و گویندگان قرآنی مراقب باشند که عمداً سخن خلاف نگویند (که مورد خشم الهی واقع میشوند). 4. دروغ بستن بر خدا
موجب هلاکت گوینده است. 5. هنگام مجازات دروغپردازان هیچ چیز مانع خدا نمیشود. 6. قرآن کتابی یادآورندهي (حقایق) و
حقیقتی یقینی و موجب حسرت کافران (در رستاخیز) است. 7. (در برابر نعمت قرآن) تسبیح الهی را فراموش نکنید. 8. پارسایان از
تفسیر قرآن «1» .( هدایت قرآن بیشتر بهره میبرند و مخالفان لجوج حقایق آن را تکذیب میکنند (و از نور آن بیبهره میمانند
مهر جلد بیست و یکم، ص: 227
بخش نهم